یکی از بهترین روزای زندگیم
سلام قشنگ مامان امروز بعد از این همه مدت اومدم بنویسم به سختی خوابوندمت امیدوارم تاآخر این مطلب بیدار نشی و من بتونم برات بنویسم. عشق مامان امروز سالروز روزیه که به آروزی همیشگیم که داشتن یک نی نی بود رسیدم . روزی که خوابالو بلند شدم و بی بی چک گذاشتم و بعد از چند دقیقه ناباورانه بهش نگاه کردم ناباورانه چون فکر نمی کردم خدای مهربون اینقدر زود حاجتم رو برآورده کنه چون فکر می کردم مثل همیشه باید صبر کنم و صبور باشم ولی هزاران مرتبه شکر که خدای مهربون برای دادن فرشته کوچولو منتظرم نگذاشت. اینقدر ذوف زده بودم که اشک چشمام نمی گذاشت درست ببینم و با بغض بابایت رو صدا کردم گفتم ببین مهدی من دارم درست می بینم واقعاً خدا به ما نی نی داد به این زو...
نویسنده :
بهار
22:05
چهارماهگی
یک ماهگی
دوماهگی
سه ماهگی
زمینی شدن فرشته آسمونی
سلام فرشته کوچیک مامان امروز بعد از یک ماه اومدم و می خوام وبلاگت رو آپدیت کنم دلیلشم توی ادامه مطالب می گم عزیز مامان. پسر قشنگم رایینم روز 4 مهر ماه 1392 ساعت 9/20 دقیقه صبح در بیمارستان آتیه تهران توسط خانم دکتر مرصوصی به دنیا اومدی و فرشته کوچولوم زمینی شدی و دل من و بابایی و البته بگم یک فامیلو شاد کردی . یک پسر تپلی با وزن 3750 و قد 53 اولش که به هوش اومدم البته نیمه هوشیار بودم از بابایی پرسیدم پسرم خوبو سالمه بابایی هم گفت خدا رو شکر هم خوبو هم سالم هم تپل و هم زشت. می دونی قشنگ مامان بابایی شوخی کردو تا شب هم حرفشو پس گرفت اولش اینقدر تحت فشار بودی قرمز و ورم کرده بودی با یک اخم گنده ولی کم کم ورمت خوابید و خوشگلی...
نویسنده :
بهار
22:24
پایان انتظار
سلام عسل مامان عشقم امشب من هم خوشحالم هم کلی استرس دارم. خوشحالم از اینکه فردا بالاخره انتظارم تموم می شه و بعد از 38 هفته و دو روز می بینمت مامانی و می یای بغلم. و استرس دارم مامانی امیدوارم فردا سالم و سلامت تا چشمامو باز کردم بغلم ببینمت. مامانی این دو هفته من استراحت بودم و نتونستم وبلاگت رو آپدیت کنم. حال مامانی خیلی بد بود و گفته بودن احتمالاً تو زودتر به دنیا بیایی و من باید استراحت کنم ولی دیگه فردا قراره سزارین بشم و عشقم بیاد بغلم. مامانی الان بیشتر نمی تونم برات بنویسم. گردنم خیلی درد می کنه بعداً می یام مفصل از این دو هفته و بعدم زایمان و به دنیا اومدنت می نویسم. پی نوشت: عشقم دیگه دارم ثانیه شماری می کنم و به سلامتی ف...
نویسنده :
بهار
22:30